۱۳۸۸/۰۵/۰۷

سرزمین مادری


رفسنجانی : من چون زندان رو با همه وجودم لمس کردم ، زندان های که من دیدم شکنجه های که تو زندان شدم اونچنان منو متنفر کرده از زندان ، در تمام این دوره مسئولیت 27 سالم هیچ کسی رو باعث نشدم بره زندان
خامنه ای : اما مطلبی که از نظر من مهمتر از همه هست و ذهن من را مشغول کرده است ، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان هست ، این حادثه تلخ قلب منو جریحه دار کرد .

آزاد ، اما توی قفس
پی شلاق و شکنجه و بغض نفس
می گه من ایرانیم اما بوی خون میدم
که به سرزمین مادری دارم جون میدم

اینجا سرزمین مادریم یعنی ایران
که به زیر عبا و عمامه ناله گویان
یه به دار استبدادی یه به باد ویران
جنایت از خلخالی ، رفسنجانی ، فلاحیان

یا از فساد زارع یا سردار کیان
برسن به ترور لاجوردی ، حجاریان
یا از قتل های زنجیره ای و از حلقه ای ترس
برسن به کشتار و اعدام ها تو دهه شصت

خون بی گناه مرد و زن ایران زمین
اعدام های دسته جمعی قصر یا که اوین
که بهای آزادی خون رگه آزاره
قاجار و پهلوی ، آخوند تا آقازاده

سرمایه های مملکت بالای دار
داره قلب قصاب رهبر و جریحه دار
تا اونه خون انقلابه وعده یا حرف
خمینی تو قبرستون داد تو سال 57

آزاد ، اما توی قفس
پی شلاق و شکنجه و بغض نفس
می گه من ایرانیم اما بوی خون میدم
که به سرزمین مادری دارم جون میدم

قلمم نیست تا وقتی که شاهد این
همه خون های بی گناه باشه حاصل این
انقلاب ننگین سال پنجاه و هفت
رگ جوون هامون تو جنگ و رژیم بعث

زده خاک بهشت و زهرا و آباد و سیر
از خون دانشجوی روز هجده تیر
که نخاله های انقلاب و از دم تیغ
رمانتیک انفجار مجلس هفتم تیر

بقا حکومت ، دوامش فقط با باج
بنویس خلیج عربی بخون خلیج فارس
تیتر روزنامه های دبی با عبارت
چوب حراج زن ایرانی تو امارات

که تا به کی شاهد این فاجعه هاست
این بغض منه ، آه سنگساره اینجا قصاص
اینجا ایرانه باید فقط بچشی خون
زنده به گورت می کنن بی کفن و زور

آزاد ، اما توی قفس
پی شلاق و شکنجه و بغض نفس
می گه من ایرانیم اما بوی خون میدم
که به سرزمین مادری دارم جون میدم

من نه منافقم ، نه مجاهد ، نه سلطنت خواهم
نه از نسل عرب و آخوندزاده یه آزادی خواهم
که من یه ایرانیم اما حبسه نفس
نسل بیمار من به دست نبض مرض

شلاق ، دوری اسلامی بوی خون میده
جوون هام بالای داره ، داره جون میده
که اینجا سرزمینی مادریم یعنی ایران
که به خواب غفلت و ستم میشه ویران

آهنگ سرزمین مادری
خواننده مهدار

به نفع خدا هیچی ندارم بگم ، من فقط به نفع خلقم حرف می زنم ، اگر این آزادی وجود نداره من می تونم بشینم ، همرزمانم انسان بودند و آزادند ، مردان و زنانی باغیرت هستند .

امروز سخن از ایران و آزادی هست ، ایرانی که گذران روزها جز ویرانسرای از آن بجا نمی گذارد و آزادی که بجز بند چیزی را در پی ندارد ! حاکمان با هر حیله ای سعی بر حفظ قدرت دارند ! اما دیگر زمان آن هست که اعتراض کنیم ، بایستم و حتی برای میهن خود جان بدهیم .

جمهوری اسلامی با هر نقابی چه اصلاحاتی و چه اصولگرایی ، این سرزمین را به ویرانی خواهد کشید و هیچ هدفی جز این نیست که در این سرزمین آزادی برقرار باشد . کشتن انسان های بی گناه ، اعدام جوانان ، سرکوب زنان ، شکستن قلم ها ، بریدن زبان ها و ... همه را از نظام جمهوری اسلامی داریم . اگر اینها را نخواهیم پس نظام فاسد و خونخوار را نخواهیم خواست .


۱۳۸۸/۰۵/۰۶

آهای وطن فروشان - در وصف رهبر معظم


آهای روباه مکار
آهای پیر ستمکار
مگه بهت نگفتم
که دست از توطئه بردار

آهای آخوند در بار
آهای زالوی خونخوار
به جون مردم افتادی
یه عمره مثل کفتار

به جونه هر چی مرده
می بندمت به نرده
می کنم با تو کاری
که کسی باهات نکرده

شوخی باهات ندارم
بلا سرت می آرم
میام همین روزا
یه گلوله تو مخت می کارم

آهای اوزگل یابو
پولارو کردی پارو
دیگه پات لبه گوره
پیر مرد شرم و حیات کو

آهای جغد یه دنده
شدی مایه خنده
بگو خمس و زکات
به نرخ امروز کیلو چنده

مگه بهت نگفتن که
با اون کهنه تفنگم
که تا اون روزی که
نبضم بزنه باهات می جنگم

دیگه راهی نمونده
برات آخوندک پست
دیگه چاره ای نیست
چون که رسیدی ته بن بست

آهای مردک مغرور
آهای وصله ناجور
نمی خوایم نه تو رو
نه اون رییس جمهور مزدور

آهای وطن فروشان
آهای عبا به دوشان
دیگه دوم ندارین
جلوی این سیل خروشان

برید کفن بدوزید
کفن به تن بدوزید
همین روزاست که
با آتیش خشم مون بسوزید

الهی که ذلیل شید
گرفتار و علیل شی
میاد اون روزی که
آویزون جرثقیل شی

آهای وطن فروشان
آهای عبا به دوشان
دیگه دوم ندارین
جلوی این سیل خروشان


اگر غلط املایی داشت ببخشید !

۱۳۸۸/۰۵/۰۴

رسوای زمانه شدیم !


من بد بودم اما بدی نبودم ، از بدی گریختم ، دنیا مرا نفرین کرد ، و سال بد در رسید : سال اشک پوری ، سال خون مرتضی ، سال تاریکی . و من ستاره ام را یافتم من خوبی را یافتم ، به خوبی رسیدم و شکوفه کردم ، تو خوبی و این همه اعتراف هاست ، من راست گفتم و گریستم و این بار راست میگویم تا بخندم ، زیرا آخرین اشک من نخستین لبخندم بود ، تو خوبی و من بدی نبودم

راست گفته اند سالی که نکوست از بهارش پیداست ! از همان روزی که صدا و سیما سنت های باستانی ایرانیان را نادیده گرفت می شد فهمید که چه سالی هست ! تا امروز که تک تک دوستان و یارانمان در زندان ها و زیر شکنجه ها جان می سپارند .

شمع و پروانه منم مست ميخانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

يار پيمانه منم از خود بيگانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

چون باد صبا در به درم
با عشق و جنون همسفرم
شمع شب بی سحرم
از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

تو ای خدای من شنو نوای من
زمين و آسمان تو ميلرزد به زير پای من
مه و ستارگان تو ميسوزد ز ناله های من
رسوای زمانه منم ديوانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

وی از اين شيدا دل من
مست و بی و پروا دل من
مجنون هر صحرا دل من
رسوا دل من رسوا دل من
ناله تنها دل من داغ حسرت ها دل من
سرمایه سودا دل من
رسوا دل من

خاکستر پروانه منم خون دل پيمانه منم
چون شور ترانه تويي چون آه شبانه منم
رسوی زمانه منم ديوانه منم
رسوی زمانه منم ديوانه منم

آهنگ : رسوای زمانه
خواننده : بانو الهه
شاعر : بهادر یگانه
آهنگساز : همایون خرم


پی نوشت :
  1. دخترم! زندان، وعده انقلاب نبود / محمد نظرآهاری | شیوا جان، دخترم! سال ها پیش بود، 1357 و آن روزها امید در وجود ملتی ناامید زنده گشت. کسی آمد و ندا سر داد: ای ملت ستمدیده دل خوش دارید، نظامی بر پا خواهیم کرد همه خوبی، صفا، مهر، عدالت و دیگر هرگز چشمی نگران آینده فرزندش به عنوان زندانی سیاسی نخواهد بود.
  2. دانشجوی دیگر بنام امیر جوادی‌فر در یکی از زندان‌های ایران درگذشته است
  3. دستگیری دکتر محمد علی صفرپور استاد دانشگاه
  4. وضع جسمی و روحی حجاریان مناسب نیست

۱۳۸۸/۰۵/۰۳

شرکت هاست ایران سایت پی سی دانلود را دزدیده است !


کمتر کاربری را می توان یافت که سایت پی سی دانلود را نشناسد ، کسانی که به صورت مستمر از این سایت بازدید و از آن استفاده می کنند این اواخر باید متوجه تغییراتی در نحوه مدیریت سایت می شدند از جمله خرابی لینک ها که در این سایت سابقه نداشته و اینکه مدیریت سایت جدیدا از سیاست های دولت نهم و جمهوری اسلامی ایران حمایت می کرد که باعث رنجش بسیاری از دوستان شده بود.

اخیرا مدیر سایت پی سی دانلود آقای محمدرضا سیاپوری در اطلاعیه که در اینجا پخش شده است اعلام کرده که سایت پی سی دانلود توسط شرکت نواوران شبکه سبز به مدیریت فرشاد اسماعیلیان دزدیده شده است ! حمایت های این شرکت و مدیریت آن از دولت کودتا، دروغ و فریب می تواند صحت این موضوع را تایید کند که سایت توسط شرکت نو آوران سبز دزده شده است ، بخشی از اطلاعیه مدیر سایت پی سی دانلود :

به اطلاع کلیه کاربران سایت پی سی دانلود می رساند، به دلیل دزدیده شدن دامنه و اطلاعات سایت پی سی دانلود توسط شرکت نوآوران شبکه سبز (هاست ایران)، دسترسی مدیر سایت به سیستم مدیریت محتوای سایت و ایمیل های تحت دامنه پی سی دانلود کاملاً مسدود شده است و امکان به روز رسانی سایت میسر نمی باشد، همچنین لینک های دانلود سایت به صورت موقت غیر فعال گردیده است و سایت www.p30download.com در حال حاضر در کنترل سارقان می باشد.

پیگیری از طریق مراجع قضایی جهت باز پس گیری دامنه ی سایت در دست بررسی و اقدام است.
> تصویر حکم شورای انتظامی نظام صنفی تهران - صفحه اول
> تصویر حکم شورای انتظامی نظام صنفی تهران - صفحه دوم

این امر بحث تازه ای نیست چرا که شرکت های هاستینگ در ایران بنا به حمایت شرکت ها و ادارات دولتی همیشه در امر دزدی اطلاعات پیشتاز بوده اند و به همین جهت بوده که بارها به مدیران ایرانی سایت ها توصیه کرده ایم که از شرکت های ایرانی خرید نکنند

زمانی که چنین مسائلی در اینترنت مشاهده می شود به یاد کودتای دولتی که به پشتوانه رهبر و سپاه صورت گرفت می افتم ! بله شرکت ها و سایت های فرصت طلب و منفعت طلب همانند شرکت هاست ایران و سایت مجید آنلاین کم نیستند که در ایران از شرایط سواستفاده می کنند .

براستی تا کی باید چنین شرکت های بخاطر خریدها و حمایت های ما پابرجا باشند ؟ من همچنان بر این اعتقادم که چنین شرکت های باید شدیدا از طرف کاربران تحریم شوند تا بتوان با اعمال آنها مقابله کرد .

پی نوشت :

  1. اطلاعیه به کاربران پی سی دانلود
  2. ماجرای سایت پی سی دانلود:‌ حرف‌ها و حدیث‌ها
  3. وبنا هم تهدید می شود

مدیران شرکت نواوران شبکه سبز ( هاست ایران ) :

  1. فرشاد اسماعیلیان ( مدیر شرکت )
  2. مهیار کریمی ( مدیر بازرگانی شرکت ) شخصی که بخاطر درج خبر وبنا را تهدید و به آنها فحاشی کرده است !
  3. گویا مدیران سایت مجید آنلاین نیز در این کودتا دخالت داشته اند


۱۳۸۸/۰۵/۰۱

در این سکوت حقیقت ما نهفته است


دلتنگی های آدمی را باد به ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده میگیرد
و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند
سکوت سرشار ازسخنان نا گفته است
از حرکات نا کرده
اعتراف به عشقهای نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من!

نویسنده : مارگوت بیکل
ترجمه : احمد شاملو

پی نوشت :
  1. سایت رسمی احمد شاملو
  2. دفتر نظارت بر حفظ و نشر آثار احمد شاملو
  3. احمد شاملو
  4. احمد شاملو در ویکی پدیا

۱۳۸۸/۰۴/۲۲

بی بی سی پیرو خط رهبری ما را هالو و نفهم فرض کرده و ما آنرا تحریم می کنیم !

سید علی هر چی دهنش اومد بارمون کرد ، اغتشاشگر ، افسرده و ... رئیس جمهور کودتا هم که کم لطفی نکرد و خس و خاشاکمون کرد و بعدش هم که خودتون دیدین ، تحلیلگر یا سیاستمدار نیستم ولی حقایق موجود رو مثل همه دوستانم می بینم و ناراحت میشم
اما رسانه خبر و فراتر از خبر ( بی بی سی ) اخیرا ما رو هالو و نفهم فرض کرده و در اقدامی که میشه گفت فرصت طلبانه هست منافع خودش رو دنبال می کنه
تا امروز چیزی نگفتیم بنا به این دلیل که اصلاحاتی شاید صورت بگیره ولی امروز در نهایت بی شرمی این رسانه فراتر از خبر به شعور ما همچنان که سران نظام توهین کرده بود توهین کرد .
من می گم که :
1 - جناب بی بی سی خبر امروز سهراب اعرابی در حکم یک قرص آرامبخش بود تا تشنج بینندگان رو بخوابونه ! ولی کمی باید فراتر از خبرهاتون نگاه کنید و بدونید که این مردم از زمانی که کودتاگران قصد خوروندن قرص خواب بهشون داشتن هوشیار شدن و دیگه با اینا مدهوش و بی هوش نمی شن !
2- خبرکوتاهی از سهراب پخش شد و پشت سر آن جهت اینکه نظام اسلامی و ولایت مطلقه فقیه صدایش در نیاید خبر خانم محجبه را پخش کردید و حتی تصاویر اعتراضات رو به صورت گسترده نشون دادید !
3- چطوری هست که شما تجمع صد هزار نفری روز 18 تیر رو نادیده می گیرین ولی تجمع 50 نفری هواداران نظام اسلامی رو بزرگنمایی می کنید ؟
4- خانم های بی بی سی خوب نیست بجای این خانم مصری که مرد و رفت بهشت به فکر دو دختر ایرانی باشید که به جرم ارتداد قراره اعدام بشن، به جرمی نداشته و فقط بخاطر دینشون ؟ خوب نبود از خانمی که قراره تو ارومیه اعدام بشه خبری تهیه کنید ؟ مگه اینا انسان نیستن ؟
5- خانم های بی بی سی شما که متخصص زایمان قاره آفریقا شدین بد نبود بجای مستند زایمان آفریقایی ها یه مستند از ختنه دختران تو ایران می ساختید ؟
6 - آقایون بی بی سی امروز چند تا خبرنگار ، روزنامه نگار ، دانشجو و عکاس رو بازداشت کردن ، تازه قراره بهروز جاوید تهرانی هم بکشن و جنازه اش رو تحویلمون بدن خوب نبود بجای تیپ های ژورنالیستی کمی به حقایق اجتماع می پرداختین ؟

دیگه زیاد وارد جزئیات نمیشم چون این مسائل فقط برای 10 دقیقه برنامه بی بی سی گفته شد ! نن جونم می گفت که چی شد آتیش بی بی سی شد یه هو آب رو آتیش ؟ گفتم نن جون سیاسته دیگه پدر مادر نداره ! نن جونم گفت به قول دایی جان ناپلون کار کار انگلیس هاست !

اما توصیه ای به دوستان و هم میهنان شاغل در بی بی سی ، جامعه کنونی ما دیگر فریب ظاهر قضایا رو نمی خوره اگر قرار بود فریب بخوره بدون هیچ اعتراضی در دامن جمهوری اسلامی می موندن اما شما که به اطلاع رسانی آزاد و صحیح اعتقاد دارین و حس هم نوع دوستی در وجودتون هست نمی دونم چطوری روتون میشه به این مردم بدبخت و فلک زده اینجوری پشت کنین ! براستی که در پشت پرده های بی بی سی سازش های صورت گرفته و امیدوارم که هر چه زودتر شفافیت لازم رو پیدا کنید !

نه به آن شوری شوری ، نه به این بی نمکی ! به موقعش جوابش رو باید پس بدین ! شما با اخباری که از این مردم دارید می سازید پول می گیرید ، ولی چرا مصلحت طلبی ؟ فرق شما با جمهوری اسلامی که پول ملت رو با کلک می دزده چیه ؟ توجه داشته باشید که این تلوزیون با نام فارسی زبانان و با نام ایران فعالیت می کند ! سیاست های مرموز انگلیس و حمایت های جمهوری اسلامی نباید سرمشق کار شما باشد . مردم را ببینید ! ایران را ببینید !

تا اطلاع ثانوی و تا زمانی که با صراحت و با شفافیت با ما که جزئی از مردم و خس و خاشاک هستیم برخورد نشه رسانه منفعت طلب و محافظه کار بی بی سی رو تحریم خواهیم کرد و این ندای بسیاری از همرزمان و همراهان من هست که من صداشون رو به شما می رسونم !

بی بی سی در نظر دوستانم :
بی بی سی = منفعت طلب
بی بی سی = پاچه خوار
بی بی سی = وطن فروش
بی بی سی = مدافع منافع نظام اسلامی در لندن
بی بی سی = تابع منافع انگلیس
راستی نظر شما در مورد بی بی سی چیه فقط در یک یا چند کلمه ؟

۱۳۸۸/۰۴/۲۱

همه با هم در مراسم ختم سهراب شرکت می کنیم !

بیایید همه با هم در این مراسم به پاس هدف مشترکمان و هدفی که سهراب بخاطرش شهید شد شرکت کنیم و نگذاریم که ریخته شدن خون سهراب ها و نداها بی ثمر باشد ، برای آزادی ، برای میهنان و برای هدف مشترکمان با هم در این مراسم شرکت خواهیم کرد .
فردا مراسم تشییع پیکر سهراب اعرابی جوان 19 ساله، فردا مورخ 22 تیرماه ساعت 8 صبح مقابل غسالخانه ی بهشت زهرا برگزار می شود .
ضمنا مراسم ختم آقای سهرابی در منزل شخصی این خانواده به آدرس : آپادانا - خیابان نرگس - بلوک 36 - ورودی سوم - طبقه ی 5 با دعوت عموم برگزار می شود.

پی نوشت :


آتش و بامداد ایران - برای سهراب اعرابی مردی که به دست نامردان کشته شد .


سهراب اعرابی یکی از جوانان و مردان ایران بود که برای آزادی و برای میهنش جان خود را فدا کرد و کسانی که او را ناجوانمردانه کشتند چه نامرد بودن که حتی فرصت دوباره زیستن را به او ندادند ، همانا نام سهراب نیز به عنوان یکی از جانباختگان راه آزادی در کتاب تاریخ ایران ثبت و جاودانه شد .

آتش افروخته بودید
تا بدان را بدان بسوزانید!
همه تن ها پر از وسوسهء شوق
همه سرها پر ز اندیشه ناب؟
یک به یک..
سر به سر ....
تن به تن............
همه سودای رهائی بود اندیشهء تان!!!
زکه آموخته بودید اما که رهایی چیست؟
کین چنین بی پروا..
هدیه کردید هزاران گور بی نام...
داستان فخرتان اسطوره ای شد از جنایت ...
آندم که فریاد بر آوردید ..
آزادی و دین هدیهء فرداست؟

ننگتان باد ای جنایت پیشگان ای دین نشینان !

چو فردا آمده آزادی و دین کو؟
مزخرف گوئی و یاوه سرائی جای آزادی گرفته !!
واما دین مزدور به شمشیر آورده
به راستی
بیرون آمده ز پرده!!!
ننگتان باد ای چو سم نعلین بر پاهایتان و
خر پوستین عبا نامیده بر دوشانتان!!

جز خرافات چه افزودید جای مرحم بر زخم؟
نه نه هرگز چنین خوش خدمتی
کس نکرده پیش کش بر مردمان!!
دار و تیرک ...حزب و حزب الله
شب بر سینه زنید تا صبح غوغا میکنید
هرکه گوید این ز چیست
نام او مرتد و کافر میبرید
شب بر سجده چو حیوان میکنید!
روز از ره نرسیده فکر اعدام میکنید!
از چه کشتید هزاران زن و کودک؟
از چه بستید به گلوله مام میهن؟
از چه خشکاندید بوستان سبزمان را ؟
و چه باج تلخ بر دژخیم دادید؟
با شمایم ای شغالان کثیف ای ایران ستیزان!
هر چه در خود بهر مزدوری توان دارید
گردانید هویدا..
چو فردای زمین پاک ایرانی رسد
ایران شود بیدار...
ازسر زدن خورشید تابان شبتان نابود گردد
چو کاوه که به ضحاک چشاند قدرت فرزند ایرانی
شما هم چو پدر جد کثیف و سیه روی شوید
در بند زنجیر درستی و درستان و فرزندان ایران....
فرهاد آرین

  • پی نوشت :
    سهراب اعرابی، جوان ۱۹ ساله در زندان اوین به شهادت رسید

  • خبر مرگ سهراب اعرابی از سوی خانواده وی و مسولان اوین تایید شد. سهراب اعرابی، 19 ساله سال آخر دبيرستان و آماده براي امتحان كنكور در اعتراضات دهمين دوره رياست جمهوري در 30 خرداد روز شنبه بازداشت24925 و به مكان نامعلومي منتقل مي شود .

۱۳۸۸/۰۴/۱۶

آزادی ؛ در کوچه تو را جُستیم ، بر بام تو را خواندیم

ای شادی !
آزادی !
ای شادی ِ آزادی !
روزی که تو بازآیی
با این دل ِ غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد ؟
غم هامان سنگین است
دل هامان خونین است
از سر تا پامان خون می بارد
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین
ما سر تا پا دردیم
ما این دل ِ عاشق را
در راه ِ تو آماج ِ بلا کردیم
وقتی که زبان از لب می ترسید
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی ، حتی حافظه از وحشت ِ در خواب سخن گفتن می آشفت
ما نام ِ تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت
می کندیم
وقتی که در آن کوچه ی تاریکی
شب از پی ِ شب می رفت
و هول سکوتش را
بر پنجره ی بسته فرو می ریخت
ما بانگ ِ تو را با فوران ِ خون
چون سنگی در مرداب
بر بام و در افکندیم
وقتی که فریب ِ دیو
در رخت ِ سلیمانی
انگشتر رایک جا با انگشتان می برد
ما رمز ِ تو را چون اسم ِ اعظم
در قول و غزل قافیه می بستیم
از می از گل از صبح
از آینه از پرواز
از سیمرغ از خورشید
می گفتیم
از روشنی از خوبی
از دانایی از عشق
از ایمان از امید
می گفتیم
آن مرغ که در ابر سفر می کرد
آن بذر که در خاک چمن می شد
آن نور که در آینه می رقصید
در خلوت ِ دل با ما نجوا داشت
با هر نفسی مژده ی دیدار ِ تو می آورد
در مدرسه در بازار
در مسجد در میدان
در زندان در زنجیر
ما نام ِ تو را زمزمه می کردیم
آزادی!
آزادی !
آزادی !
آن شب ه، آن شب ها ، آن شب ها
آن شب های ظلمت ِ وحشت زا
آن شب های کابوس
آن ش های بیداد
آن شب های ایمان
آن شب های فریاد
آن شب های طاقت و بیداری
در کوچه تو را جُستیم
بر بام تو را خواندیم
آزادی !
آزادی !
آزادی !
می گفتم :
روزی که تو بازآیی
من قلب ِ جوانم را
چون پرچم ِ پیروزی
بر خواهم داشت
وین بیرق ِ خونین را
بر بام ِ بلند ِ تو
خواهم افراشت
می گفتم :
روزی که تو باز آیی
این خون ِ شکوفان را
چون دسته گل ِ سرخی
در پای تو خواهم ریخت
وین حلقه ی بازو را
در گردن ِ مغرورت
خواهم آویخت
ای آزادی !
بنگر !
آزادی !
این فرش که در پای تو گسترده ست
از خون است
این حلقه ی گل خون است
گل خون است ...
ای آزادی !
از ره ِ خون می آیی
اما
می آیی و من در دل می لرزم :
این چیست که در دست ِ تو پنهان است ؟
این چیست که در پای تو پیچیده ست ؟
ای آزادی !
آیا
با زنجیر
می آیی ؟ ...
هوشنگ ابتهاج

۱۳۸۸/۰۴/۱۴

يادبود مردگان - عزت الله ابراهیم نژاد

(عزت) گفته بود حرکت, مبارزه تمام زندگي من است. (عزت) اصلا ترس نداشت, نه تنها خودش هميشه جلو بود, بلکه به همه بچه ها آگاهي و اميدواري مي داد و مي گفت ما بايد بالاخره راه خودمان را انتخاب کنيم.


عزت الله ابراهیم نژاد فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه چمران اهواز و یکی از قربانیان حمله انصار حزب الله و نیروی انتظامی به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران است. او فعالیت‌های سیاسی دیگری نیز در دوران دانشجویی داشته و دفتر شعری هم از وی پس از قتلش به چاپ رسید. عوامل قتل وی هیچگاه محاکمه نشدند و خود او پس از مرگ توسط دادگاه انقلاب متهم به اقدام علیه امنیت ملی شد. وکالت خانواده وی را شیرین عبادی و حجه السلام دکتر رهامی بر عهده داشتند.در ابتدا برخی از مقامات دولتی از قرار گرفتن نام او در لیست شهدا خبر دادند اما بنیاد شهید حاضر به قبول شهادت وی نشد.

يادبود مردگان
ما را به خاطر بياور
ما را كه تازه جواناني بيست و دو ساله بوديم
شور عشق در سينه داشتيم و
پيش از آنكه عاشق شويم
سينه به خاك سپرده … مُرديم
ما را به خاطر بياور

ما را كه سينة سُرخاني خنياگر بوديم
و دَه به دَه
نه در آسمان و نه در كوهسار و نه بر شاخسار

كه در بازار

پيش از آنكه آوازه خوان شويم
بر شاخه تكيده از تكيه گاه خويش
جان واسپرديم .

به خاطر دارم
پيامتان و سرنوشتتان را
كه هميشه از گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهاي صامت سينهْ سُرخانِ سينه بر سيخ
تجسد آرزوهاي بيست و دو ساله گان سينه بر سنگ
كه از تكرار يادشان شايد
پيش از آنكه شاعر شوم
بيست و دو ساله مي ميرم

پی نوشت :

مقامات قضایی و امنیتی بدنبال اطلاعات کاربران فعال در اینترنت هستند !


با توجه به موقعیت بحرانی جمهوری اسلامی ایران ، مقامات قضایی و امنیتی به فکر افتاده اند که اطلاعات کاربری اشخاص از جمله آی پی و ... را از طریق شرکت های سرویس دهنده اینترنت (ICP – ISP ) و خدمات میزبانی ( سایتها – سرویس های وبلاگ نویسی و ..) بدست آورند در این راستا تمامی شرکت های خدمات سرویس دهنده اینترنت و میزبانی زیر مجموعه جمهوری اسلامی ایران رو موظف کرده اند که اطلاعات کاربران رو در اختیار مقامات قضایی و امنیتی قرار دهند . مقامات امنیتی به هر نحوی سعی بر این دارند تا از طریق کنترل شدید و گسترده اینترنت ایران فعالان مختلف را شناسایی و بازداشت کنند .

سایت کلوب و میهن بلاگ به مدیریت آقای شکوری ، سایت وبگذر به مدیریت محسن پویا ، سایت پارسیک و بلاگ فا به مدیریت علیرضا شیرازی ، سایت وی ویو به مدیریت محمدرضا رضانیا ، سایت پرشین بلاگ به مدیریت اقلیما پولادزاده متعلق به شرکت آریا گستر ، سایت بلاگ اسکای ، سايت پارسي بلاگ به مدیریت سيدمحمدرضا فخري و کلیه شرکت های سرویس دهنده اینترنت در ایران ... از جمله سایت ها و شرکت های هستند که طبق قوانین و ضوابط جمهوری اسلامی ایران باید اطلاعات کاربران را در اختیار مقامات قضایی و امنیتی قرار دهند .

مطلب زیر به روایت از وبلاگ مدیران سایت کلوب عنوان شده است که موضوع را کاملا مشخص می کند متاسفانه به دلایل معلوم و نامعلوم بعد از مدتی بسیار کوتاهی مطلب زیر از وبلاگ مدیران سایت کلوب حذف شد .

نظر به امکان عدم اطلاع و توجه برخی از اعضا ، بویژه جوان ترها از اهمیت دستورات مقامات قضایی و متن قانون جرایم رایانه ای، به اطلاع می رساند وفق مواد 32 و 33 قانون مزبور کلیه ارائه دهندگان خدمات دسترسی (ICP – ISP ) و خدمات میزبانی ( سایتها – سرویس های وبلاگ نویسی و ..) مکلفند طبق دستور صادره مراجع قضایی ، اطلاعات کاربران از جمله IP آنها را به مقامات و ضابطین قضایی تسلیم نمایند. از اینرو با عنایت به متن قانون مزبور که اینجا قابل مطالعه است و بویژه توجه به جرائم و مجازاتهای مندرج در آن قانون و وظایف قانونی ارائه دهنگان خدمات دسترسی و خدمات میزبانی لازم است کاربران و افراد فعال در دنیای مجازی از بارگزاری ، تولید و نشر محتویات غیر قانونی خودداری نمایند. بدیهی است مسئولیت کیفری و عواقب اخلاقی و قانونی این امور بعهده مرتکب بوده و سایتهای کلوب دات کام و میهن بلاگ مسئولیت قانونی و اخلاقی نخواهند داشت. یاداوری می نماید ،پلیس کلوب برای صیانت از فضای مطلوب در حد توان کما کان کنترلهای لازم را معمول داشته و از اعضای محترم تقاضا می شود همچون گذشته موارد لازم را برای حذف مطالب خارج از چارچوب یا حذف کاربرانی که قصد آلوده کردن فضای مجازی را دارند ، ما را یاری رسانند.


با توجه به وضعیت موجود ، جمهوری اسلامی ایران سعی بر این دارد که اینترنت ایران را شدیدا کنترل و فیلتر کند ، اخیرا دیتا سنتر یزد به عنوان مرکز اینترنت ایران در اختیار مقام های امنیتی قرار گرفته است ، در این دیتا سنتر علاوه بر کنترل شدید اینترنت و فیلترینگ اینترنت اعمال می شود به صورتی که شما در موقع کار با اینترنت با دو پیام اخطار مواجه می شوید که یکی متعلق به دیتا سنتر یزد و یکی هم به شرکت سرویس دهنده محلی خود شما هست .

متاسفانه با وجود تذکرات جدی از طرف بسیاری از دوستان ، کاربران زیادی در اینترنت این تذکرات را نادیده می گیرند از جمله می توان به فعالان حقوق بشر ، فعالان حقوق زنان ، فعالان دانشجویی ، فعالان سیاسی و فعالان مدنی اشاره کرد ، که با وجود اخطار ها و خطر های موجود همچنان از سرویس های نا امن ایرانی استفاده می کنند مهمترین بخش حفظ امنیت شخصی بر عهده خود کاربر هست که خود کاربر تعیین کننده چنین مسائلی می باشد .

توجه کنید که مرکز بررسی جرایم سازمان یافته تجهیزات بسیار پیشرفته و نیروهای متفکری در اختیار دارد که با هزینه های بسیار هنگفت در حال فعالیت هستند ! اگر شما نکات ایمنی را رعایت کنید به هیچ عنوان مشکلی برای شما پیش نمی آید ، دوستانی که در خارج از کشور ساکن هستند نیز این تذکر را به خاطر بسپارند که این مرکز قابلیت پیگیری آی پی و موقعیت شما را دارد پس تا می توانید نکات امنیتی را جدی بگیرید .

نکات امنیتی :
  1. از طریق موبایل به اینترنت وصل نشوید .
  2. همیشه از آنتی ویرس و فایروال بروز شده استفاده کنید.
  3. ایمیل افراد ناشناس و مشکوک را به هیچ عنوان پاسخ ندهید.
  4. فایل های پیوست مشکوک را دانلود و اجرا نکنید.
  5. هنگام استفاده از مسنجر ها احتیاط کنید.
  6. وبلاگ نویسان از سرویس های ایرانی استفاده نکنید ( سرویس های وبلاگ نویسی معتبر در پی نوشت معرفی می گردند )
  7. وب مستر ها از شرکت های میزبان داخل ایران فضا خریداری نکنید .
  8. از پروکسی های نامعتبر استفاده نکنید.
  9. اطلاعات خود را به اشخاص ناشناس ندهید .
  10. سعی کنید همیشه از پروکسی سرور استفاده کنید .
  11. بر روی سایت های حکومتی و دولتی پیام نگذارید
  12. برای ارتباط مسنجر های امن همچون اسکایپ ، بیلوکس و ... استفاده کنید.
  13. همیشه مراقب درج اطلاعت خود باشید !

پی نوشت (1) :
  1. لینک مطلب حذف شده از سایت کلوب
  2. لینک اطلاعیه اصلاح شده مدیر سایت کلوب
  3. متن کامل قانون جرائم رایانه‌ای
  4. افشاگری بزرگ در خصوص سایت های وابسته فارسی
  5. دستور هاشمی شاهرودی برای برخورد با همکاران شبکه‌های ماهواره‌ای

با مباحثی که مطرح شد تمام سیستم های اطلاعاتی و نفوذی جمهوری اسلامی ایران در مقابل ارتباطات و مردم بسیار ضعیف هستند در صورت هر گونه مشکل یا سوالی می توانید با من تماس بگیرید .

۱۳۸۸/۰۴/۱۳

زینب پیغمبرزاده بازداشت شد


زینب پیغمبرزاده از اعضای کمپین یک میلیون امضا و عضو کمیسوین زنان دفتر تحکیم وحدت ،امروز غروب در تجمع مادران در پارک لاله که هر شنبه به مناسبت تکریم شهدای وقایع اخیر صورت می گیرد ، بازداشت شد

شعر تازه يي از فاطمه راکعي - انسانم ، شاعرم و زنم ...


انسانم
شاعرم
و
زنم...
و
امروز
طنابي
نه
شعري
بافته ام
براي به دار زدن
نه
به خود آوردن ات
فرزندً بدً وطنم...
از انسان بودن
گريزيت نيست
با مادري که
منم...

جهانخواران با صدای حمیرا - تا به کی اعمال قدرت / تا به کی تحمیل ذلت


خورشید عدالت می دمد روزی / تابد به ضعیفان شوق پیروزی
خورشید عدالت می دمد روزی / بر سر رود آخر این سیه روزی
از تمدن دم زنید / اما آتش به عالم می زنید
تا به کی اعمال قدرت / تا به کی تحمیل ذلت
ای جهانخواران ظالم / ای به راه ظلم عالم
خداوندا رسان بارانی از ابر هدایت / که ره گم کردگان تعدادشان شد بی نهایت
خداوندا فغان از این همه ظلم و جنایت / به غیر از پیش تو کجا برم من این شکایت
نه خدا را بنده / نه ز خود شرمنده
ای جهانخواران ظالم / ای به راه ظلم عالم

لینک دانلود فایل صوتی
لینک دانلود فایل تصویری

ساسان آقایی:براساس اخبار تایید شده، میرحسین موسوی بازداشت نشده است

پیش از آغاز پندهای اخلاقی که گویی آب در هاون کوبیدن است و این روزها به خواندن یاسین در گوش چهارپایان می‌ماند، لازم است بدانید و آگاه باشید که براساس تایید دوستان بسیار و از چندین و چند منبع در دسترس «مهندس میرحسین موسوی، رییس‌جمهوری قانونی ایران بازداشت نشده است»! آن‌چه در این باره خوانده‌اید و خوا‌ب‌تان را آشفته ساخته، چیزی بیش‌تر از یک پروپاگاندای رسانه‌ای مشکوک و سراسر کذب بیش‌تر نیست که اهداف پشت‌پرده‌ی ناخلفی دارد. به این البته باید افزود که شرایط کنونی میرحسین موسوی «طبیعی» نیست و شباهتی به یک «شرایط عادی» ندارد. او و خانواده‌اش «تحت نظر شدید» هستند و «کنترل امنیتی» آن‌ها آشکار و قابل لمس است، با همه‌ی این‌ها تا این ساعت(بامداد روز شنبه، 13 تیرماه 88) میرحسین موسوی از سوی هیچ نهاد و دستگاهی «بازداشت» نشده و با وجود محدودیت شدید و انبوهی از موانع هنوز می‌تواند از طریق کانال‌هایی با چند دوست بسیار نزدیک خود در ارتباط باشد.
انتشار خبر بازداشت رهبر جریان اعتراضی در ایران که در دو هفته‌ی اخیر نیز برای چندمین بار تکرار و تکرار و تکرار شده اما از سوی دیگری نگران کننده و بیان‌گر یک «بی‌فکری و بی‌مسوولیتی همگانی» است. چنین شایعه‌ی بزرگی می‌تواند دو روی سکه داشته باشد؛ نخست باور یک باور رایج است که می‌گوید، چنین اخباری را اتاق‌های فکر دستگاه قدرت می‌سازند. در هر بحرانی، «شایعه» یک ابزار بسیار کارآمد در غیاب رفرنس‌های رسمی و قابل اعتماد خبری است اما باید دانست که در جدال کنونی ایران، شایعات همآره در جهت خواسته‌ی معترضان گام برنمی‌دارند و دستگاهی که قدرت‌مندتر و پربنیه‌تر و منسجم‌تر است نیز می‌تواند بهره‌برداری شایانی از ابزار شایعه داشته باشد. در نمونه‌ی اخیر، همه با یکی از مهم‌ترین این سودجویی‌ها از شایعه آشنا هستیم؛ انتشار مرتب و مستمر شایعه‌ی «بازداشت میرحسین موسوی» نه‌تنها از قدرت این شوک بزرگ می‌کاهد که چونان ماجرای چوپان دروغ‌گو به سرگیجه‌ی گسترده‌ای در میان مردم دامن می‌زند که آیا این بار خبر راست است یا نه و موج این سرگیجه به انسجام نیم‌بند جنبش را نابود می‌کند. کمک به انتشار چنین شایعه‌ای بی‌تردید به‌ترین کمک به دستگاه قدرت است. این دستگاه به تجزیه‌ و تحلیل واکنش‌ها نیز می‌پردازد و به این ترتیب می‌تواند با سنجش و میزان و عیار واکنش‌ها، اگر روزی لازم دانست که موسوی را بازداشت کند، به‌ترین یا دست‌کم نزدیک‌ترین پاسخ را در آستین داشته باشد، پیش‌بینی‌های درست همآره مهم‌ترین برگ برنده در یک نبرد هستند و ما با اشتباه‌های بچگانه این ابزار را به آسانی در اختیار رقیب سراپا مسلح خود قرار می‌دهیم. فراموش نکنید که وقتی گوش و چشم ما به شنیدن و خواندن خبر «بازداشت میرحسین موسوی» عادت می‌کند، دیگر شگفت‌زده و هیجان‌زده نخواهیم شد و "ابتکار عمل" از دست ما خارج می‌شود. ما با تکرار این شایعه و کمک به پر و بال گرفتن آن، مشت آهنین و هول‌ناک خود را هر بار باز و بسته می‌کنیم تا به این ترتیب تهی شود و از سکه بی‌افتد.
شایعه‌ی اخیر اما روی دیگری هم دارد که من امیدوارم در گمانه‌زنی آن به خطا رفته باشم. پخش شایعه‌ی اخیر «منبع خارجی» داشت و این شگفت‌انگیز است که در میان صدها خبرنگار داخلی و هزاران لینک داخل ایران در کانون روی‌داد‌ها چگونه چنین «خبر» برجسته‌ای رخ می‌‌دهد اما هیچ کس نمی‌فهمد یا نمی‌خواهد آن را «درز» دهد و به یک‌باره خبر سر از وبلاگ و توییتر چند دوست خارج کشور درمی‌آورد؟ من در جایگاهی نیستم که درباره‌ی نیت راستین این دوستان داوری کنم، چه، دست‌کم یک نفر که البته نقش کوچک‌تری و غیرمستقیمی در پخش این شایعه داشت را از سال‌ها پیش می‌شناسم و باور دارم که خبرنگاری قابل و دل‌سوز است. گمانه‌زنی من بازمی‌گردد به کسانی که «داده‌های نادرست» را با «نیتی نادرست» به خورد دوستان دل‌سوخته و پیگیری با نیت پاک داده‌اند. آیا آن‌ها بهره‌ای می‌بردند؟ یک هدف می‌تواند، تحت فشار قرار دادن میرحسین موسوی برای «سخن گفتن» باشد. بسیاری اکنون از نیمه‌سکوت یک هفته‌ی اخیر میرحسین به تنگ آمده‌اند و چه بسا با شکل دادن به چنین شایعه‌ای تصمیم داشتند تا او را ناچار به واکنش کنند. آیا این حق را دارند؟ "خیر"؛ چرا که میرحسین موسوی حق دارد میرحسین موسوی باشد نه یک آمپلی‌فایر قدرتمند که سخنان باب میل ایشان را به گوش دیگران برساند! اگر رییس‌جمهور قانونی ایران، براساس تحلیل و شرایطی در این هفته آرام‌تر گام برداشته، تحت فشار قرار دادن او برای دوپینگ سرعت نه اخلاقی است و نه در راستای سیاست‌ورزی اندیشمندانه و مدرنیزه‌ی انسانی.
این روزها در قبال آن‌چه که بر ایران می‌گذرد، تکاتک ما «مسوولیت» داریم و بیش از هر چیز «مسوولیت خویشتن‌دار بودن برای در کنار هم بودن». بیاییم، برای مدت کوتاهی، ایده‌آل‌ها و مرزبندی‌های ذهنی و جناحی را کنار بگذاریم، به رهبری کاریزمایی که می‌توان او را دوست داشت و یا از او بیزار بود به خاطر "ایران" گردن نهیم و در یک سنگر، جنبش سبز را پیش بریم. خوب است که هر یک درباره‌ی میزان فایده یا زیانی که کارهای روزمره‌ی ما بر این جنبش و آینده‌ی ایران می‌گذارد، کمی بیش‌تر دقت کنیم.

۱۳۸۸/۰۴/۱۲

آهنگ بسیار قوی وصیتم برای ایران - کوچه هامون بدتر از کربلاست


جونم سیرم
من سیرم
بمیرم
جونم سیرم
می دونم اسیرم
بتونم بمیرم
می مونم کمینن
تا خونم بشینن
و بگیرن عقده ام رو
سرزمینم رو
مردم دل بد تنگه
عغده ام هشت سال جنگه
حسم فلسطین با سنگه
وصیتنامه آهنگه
تصویر حرفم باز
مخلمی طرفیم مخملباف
مرحم راز چند سرباز
کوچه هامون بدتر از کربلاست
سی سال سیاست سیاسی
با قیامت ایناس
آسی بازی یه مشت ناتسی
ماسک صورتشونه دموکراسی
ديگه دير شده زندگي سير شده
قصد کشتن قلب مردن
مثل شيره اون صداش
اشکاي نيست تو چشاش
همراه من فرياد بزن ايران من
راي سبزت برگ هرزه
پائيز ايران تنها فصله
جاي بارون گلوله مي باره
شهيد مي کاره
بهارو مي آره
عاشق خندت
مي خوام بخندي
امشب شده راه غم رو ببندي
مادر اگر نديدم
حلالم کن
ببخش منو رسيده مرگم تند
جهنم برم جهنم
وطنم شده جهنم
دهنم لقه
کلم شقه
حرفم حقه
حقم مرگه
برا وطنم شدم يک صدا
داد مي زنم اي ندا
امضا افرا اسمم يحيي
اين برا فرداست اين برا فرداست
ديگه دير شده زندگي سير شده
قصد کشتن قلب مردن
مثل شيره اون صداش
اشکاي نيست تو چشاش
همراه من فرياد بزن ايران من
خدايا الا زمي عطا کن
که بر بيهودگيش سود وار نباشد
و لينک هر کس آنچنان مي ميرد
که زندگي مي کند

لینک دانلود
لینک دانلود کمکی

۱۳۸۸/۰۴/۱۱

جشن دلتنگي مهسا امرآبادي !


مهسا امرآبادي، خبرنگار سرویس سیاسی روزنامه اعتماد ملي ، زنی که باردار است روزها در بازداشت به سر می برد امروز تولد این شیر زن ایرانی بوده است ، خواندن مطلبی کوتاهی از احوال وی در روزنامه اعتماد ملی حالم را دگرگون کرد ، به کدامین گناه مهسا در بند است ؟

مهسا نمی دانم در سلولی که در آن حبس هستی اصلا یادت هست که امروز تولدت هست یا نه ؟ نمی دانم و نمی توانم بدانم که چه حالی داری ، به فکر خودت هستی یا به فکر بچه ای که در شکم داری ؟ ولی این را می دانم روزهای ما بهتر از روزگار در بند نیست ! حال ما خوشتر نیست ما هم در این روزگار و در مکانی دگر زندانی هستیم ! ولی مهسا ما هیچ چیزی نداشته باشیم همدیگر را داریم دوستانی که یکدیگر را ندیده ایم و شاید هیچ موقع نخواهیم دید چنان همبسته و یکی هستیم که دشمنانمان همیشه لرز بر تن دارند پیوند ما عمیقتر و زیباتر است آن هم برای آزادیست و افتخار می کنم کنار انسان های همچون تو به این هدف والا می اندیشم ! روزمرگی ها دیگر تکراری نشده اند مهسا ، در گذران زندگی هر روز به فکر آزادی دوستان در بند هستیم و امروز ابر سنگینی هوای خانهایمان را تاریک و گرفته کرده است تولدت را در آن خانه غریب به تو تبریک می گویم !

امروز سالروز تولد مهسا امرآبادي، خبرنگار روزنامه اعتماد ملي است كه بيش از دو هفته است كه بازداشت شده و هيچ خبري از او به خانواده اش نداده‌اند. به گفته مادرش، وي باردار است و همين موضوع نگراني‌ها را نسبت به سلامت او افزايش داده است. دوستان او در روزنامه جشن تولد او را با دلتنگي‌هاي خود گره مي‌زنند.

پی نوشت :

  1. روزمرگی وبلاگ مهسا امر آبادی
  2. جشن دلتنگي مهسا امرآبادي ! روزنامه اعتماد ملی

عنوانی دگر :

دل نوشته همسر یک زندانی به حداد عادل و یک سوال ساده در مورد عدالت : آقای حداد عادل! راه عدالت از مدرسه فرهنگ شما میگذرد یا از سلول انفرادی اوین؟ - فاطمه شمس