۱۳۸۸/۰۸/۲۰

اعدام می کنند تا بمانند ! احسان فتاحیان قربانی شد .



واپسین شعاع آفتاب شبانگاهی

نشان دهنده ی راهی ست که خواهان در نوشتن آنم

خش خش برگ ها زیر قدم هایم

میگوید : بگذار تا فرو افتی

آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت.

احسان از مرگ نهراسید ... او باور کرد که دلایل مرگ ، بی گناهان زیادی را به پای چوبه دار خواهند برد . او باور کرد که در این سرزمین که مردمش با بوی مرگ آشنا هستند سر بی گناه بالای چوبه دار می رود . حال شبی را به انتظار بوسه ای طناب دار بر گردنش نمی گذراند . امروز دیدم که او در کنار ما نخواهد بود تا در طلب یافتن روزنه ای به سوی یک جهان بهتر و عاری از حق کشی تلاش کند او تمام تلاشش را برای یافتن آن روزنه کرد اما از سوی آنان به مرگ محکوم شد .

احسان قربانی ترورهای اخیر و تقابل آن از طرف نظام شد ، نظامی که می خواست به تروریست ها بفهماند اگر بخواهد تروریست تر از آنهاست و آن را ثابت کرد . احسان اعدام شد تا معترضان و مخالفان نظام بدانند که چگونه با آنها برخورد خواهد شد .

نمی توانم باور کنم که مدعیان دفاع از حقوق مردم در ایران ، آقای کروبی و موسوی و جنبش سبز ، چشم خود را اینگونه به اعدام یک انسان بی گناه بستند تا او بی رحمانه در گوشه ای از سرزمین جان بسپارد ! می خواهید بگویید او مبارزه مسلحانه کرده بود ؟ اگر این کار را هم کرده باشد باید در یک دادگاه عادل محاکمه می شد چگونه حکم ده سال او به حکم اعدام تبدیل شد ؟ آیا این حکم بخاطر سیاست ها و تقابل های نظام تشدید پیدا نکرده بود ؟

اعدام احسان فتاحیان شرایط را در این موقعیت برای جمهوری اسلامی ایران چه از نظر جهانی و چه از نظر داخلی بحرانی تر خواهد کرد ، حاکمان با یک منطق ساده می توانند این را درک کنند که اعدام قاچاقچی ها ، تروریست ها و هر شخصی در این زمان برای وی گران تمام خواهد شد چرا که عموم مردم اعدام ها را به اسم قاچاقچی ها و تروریست ها اما برای معترضان و مخالفان فلمداد خواهند کرد

برای نجات جان دیگر فعالان کرد که اعدام محکوم شده اند باید از هم اکنون اعتراضات را شروع و برای توقف کردن آنها اقدام کرد اسامی فعالین کرد محکوم به اعدام به شرح زیر است:

1.زینب جلالیان
2.احسان فتاحیان
3.حبیب لطیفی
4.شیرکو معارفی
5.رمضان احمد
6.فرهاد چالش
7.رستم ارکیا
8.فصیح یاسمنی
9.رشید آخ کندی
10.علی حیدریان
11.فرهاد وکیلی
12.حسین خزری
13.فرزاد کمانگر

پی نوشت :

  • وقتی گربه های هار به جان شیران افتاده اند، دنیا باید برای اعدام احسان موضع بگیرد - دیانت من کفر من است وقتی در سرزمین متدین من، برادرم را به جرم اندیشه ای اصلا بر فرض هم اندیشه ای غلط، از دار آویزان می کنند تا وقتی بی تاب و بی طاقت، تاب خورد بر چوبه دار، آنان ایمان و اقتدار و حکومت شان مستحکم تر شود. احسان فتاحیان را نه من دیده ام و نه هیچ یک از کسانی که دور از آن خانه خراب شده ، در دنیای مجازی برایش بی تابی و بی قراری را تا خود صبح تجربه کرده اند. از کودکی و نوجوانی و تا زمانی که هنوز خودمان خوب را از بد تشخیص نمی دادیم آنقدر این کردها را وحشی خوانده اند که شاید تا خود صبح تضادی در درون همه می جوشید که مگر ممکن است یک کرد«وحشی»، چنین در دادم گربه ای ذلیل و ضیعف گرفتار آید و خورشید بر نیامده، این گربه های ریقوی شهر، برای شیر درنده، چنگ و دندان تیز کنند و سر آخر جان اش را بستانند.
  • بی سرزمین تر از باد - دیشب تا آخرین ساعات شب مشغول نوشتن گزارش آخرین خبر ها از وضعیت پرونده ی احسان بودم.با همان نیمچه خبر مجعول «احسان اعدام نمی شود» گریه کردم. با این همه هنوز آن ته های دلم خوشحال بودم که هنوز آن قدر شاعرم که برای زندگی گریه می کنم.اما این سرزمین هر روز به من یاد می دهد برای مرگ گریه کنم. درست مثل بامدادی که خبر اعدام «بهنود» را دادند. در مورد بهنود اندک بهانه ای بود. مادری داغ دیده و دل شکسته بود که بگوییم بر اثر غلبه ی خشم و داغ فرزند صندلی از زیر پای بهنود کشیده..در مورد احسان کشیدن صندلی داغ کدام تان را تسکین بخشید؟
  • نامه فرزاد کمانگر در سوگ احسان فتاحیان - هر شب ستاره‌یی به زمین می‌کشند ، و این آسمان غم‌زده غرق ستاره‌ها است ؛ سلام رفیق، چه‌گونه تجسم‌ات کنم؟ به کدام جرم تصورت کنم؟ جوانکی نحیف بر فراز چوبه‌ی دار که به شکفتن غنچه‌ی خورشید لب‌خند می‌زند؟ یا کودکی پابرهنه از رنج‌دیده‌گان پایین شهر که می‌خواست مژ‌ده‌ی نان باشد برای سفره‌های خالی از نان مردم‌اش.
  • انسانیتی که هر روز اعدام می‌شود - امروز چراغ‌های خانه‌ی احسان سوسو می‌زند. مادرش از دل نعره می‌زند که کجاست پسرم؟ دوستان‌اش دستان‌شان را مشت می‌کنند و می‌فشارند که آسوده باش احسان، انتقام‌ات را خواهیم گرفت، ما با فرسنگ‌ها فاصله، گریه می‌کنیم و حکومت رخت شادی بر تن می‌کند که احسان فتاحیان را امروز صبح به دار آویختیم…
  • احسان فتاحیان اعدام شد - امروز صبح احسان فتاحیان اعدام شد. من از محتویات پرونده و اینکه واقعا احسان مرتکب چه گناهی شده بود اطلاعی ندارم ولی به خوبی می دانم که با اعدام نوجوانان و جوانانی که متعلق به این آب و خاک هستند راه به جایی نخواهیم برد.
  • احسان فتاحیان بامداد امروز در زندان مرکزی سنندج اعدام شد. - سر انجام با همه ی تلاش هایی که از سوی مجامع و شخصیت های حقیقی و حقوقی مدافع بشر داخلی و بین اللملی برای جلوگیری از اعدام احسان فتاحیان صورت گرفت، اما این تلاش ها نتیجه ای در بر نداشت و بامداد امروز احسان فتاحیان در زندان مرکزی سنندج اعدام شد.
  • خبرگزاري فارس: رئيس كل دادگستري استان كردستان از اجراي حكم احسان فتاحيان خبر داد. - علي اكبر گروسي رئيس كل دادگستري استان كردستان در گفتگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري فارس، گفت: صبح امروز حكم دادگاه در خصوص اتهامات احسان فتاحيان در زندان سنندج اجرا شد. وي با اشاره به جرائم فتاحيان تاكيد كرد: اقدام عليه امنيت ملي از طريق اقدامات مسلحانه از جمله جرائم ارتكابي فتاحيان بود.
خواندنی ها :
  • چهار هزار سال بعد : بقايای لشكر گمشده سپاه در غزه پيدا شد ! - حسب تحقيقات و حفاري هاي باستانشناسي لشكر گمشده سپاه پاسداران كه چهار هزار سال پيش از دست يك قوم كاملاً ايراني كه بر خلاف رسم آنزمان اصلاً عربي حرف نميزدند موسوم به سبزها فرار كرده رفته بود خودش را يكجائي گم و گور كرده بود ، امروز در غزه پيدا شد . فرمانده اين سپاه آقا مجتبي فرزند ديميترعلي صغير يكي از امپراطوران سفاك تاريخ بود . وي كه چهار هزار سال پيش كمر به قتل تمام ملت ايران زمين بسته بود با جمع آوردن سپاه عظيمي ابتدا يك جانور باستاني بنام مموتي را به قدرت رساند كه بقاياي اين جانور همچنان باعث خجالت بشريت است . اين جانور ماقبل تاريخ كه ظاهراً در زمان خودش هم يكجور ماقبل تاريخ محسوب ميشد بطور خاصي با حمام مشكل داشت ولي به جانوري با نام علمي فاطي علاقه وافر نشان ميداد چونانكه طبق نسخ خطي موجود بخاطر وي كه همسر يكي از معاونانش شده بود كوه دماوند را با تيشه آسفالت كرد .